سلام
دلم می خواست تو اولین یادداشت این وبلاگم توضیحاتی درباره اینکه چرا این وبلاگ را ساختم بنویسم. اما انگار روزگار اجازه نمیده، درباره ی چرایی ایجاد این فضا بعدا مینویسم!
امشب یه خبر بد بهم رسید، یکی از صمیمی ترین دوستانم و قدیمی ترینشون که وابستگیه خاصی هم بهش دارم پدرش را از دست داد. خبر تلخی بود!
خدایا میدونم که تو خالق مهربون ما هستی اما ...
اما نداره! میدونم!
برای صبوریش دعا میکنم!
سلام رفیق. خوبی؟
نگو که نرگس....
salam golam
moteasefane are...